زینب(خودم)زینب(خودم)، تا این لحظه: 30 سال و 7 ماه و 3 روز سن داره

دنیایی از خاطرات

بهار به دنیا اومد

    یازدهمین نوه هم به خانوادمون اضافه شد و من برای دهمین بار عمه شدم. بهار عزیزم متولد 6 فروردین 98 سالمون رو با تولدت شیرین کردی عزیزم         ...
6 فروردين 1398

انسان 250 ساله

. بالاخره تمومش کردم. تغییر ژانر کتاب باعث شد زمان خوندن کتاب طولانی تر بشه ولی این تغییر واقعا مفید بود. کتابی بود که وقت خواب نمیخوندمش. چون حین خوندن خیلی به فکر فرو میرفتم نمیتونستم با گیجی زمان خواب بفهممش. ...
23 اسفند 1397

فاطمه به دنیا اومد

    و اینک، من، بعد از مدت ها عمه شدن، خاله شدم.... حالا علاوه بر عمه ی مهربون بودن، خاله جونی هم هستم... فاطمه سادات گلم متولد 30 آبان 97 خوش اومدی عزیز خاله... بدون شک تو، یکی از شیرین ترین اتفاقات سال 97 هستی...             ...
30 آبان 1397

پایان قصه های امیر علی...

و اینک پایان قصه های امیر علی...خیلی دوستش داشتم. طنزی جالب، بدون مسخره کردن لهجه، قومیت و حرفه و شغلی بود که مکرراً من و کسانی که براشون میخوندم رو خندوند. کتابی بود که واقعا دوست نداشتم تموم بشه و دو تا کتاب دیگه رو به شوق خوندن این کتابا تموم کردم... ...
26 آبان 1397

کتاب شرح واقعه کربلا

. کتاب شرح واقعه کربلا از دل و دید عقیله ی بنی هاشم زینب کبری (س) است. پ.ن: عکس دوم بخشی از پرده ی پنجم ماجراست که توصیف بی نظیری از عشق خواهر و برادر داره.خیلی توصیفش به دلم نشست ...
20 آبان 1397

عقاید یک دلقک

. به پایان آمد این دفتر، حکایت همچنان باقی ست ولی از سرعت و شوق ادامه یافتن حکایت کتابخوانی من به شدت کاسته شده... بعد مدت ها تمومش کردم. کتاب خوبی بود، شخصیت پردازی زیادش یه مقدار من خواننده رو خسته میکرد ولی در نهایت هر کتابی ارزش خوندن داره. ...
10 آبان 1397